هر روز از ابتداش لبخند بزن
اخمو تر از این نباش لبخند بزن
حالا به بهانه ی قشنگ یک عکس
با چشمک این فلاش لبخند بزن
(سلام مرسی که به جشن اومدین ،شرمنده پست تکراری میذارم اما خیلی ها گفتن شعر جشنو می خوان)
فقط ببخشید یکم دیر شد
روز و شب های انتظارم را به تو تقدیم می کنم آقا
دل بی تاب و بی قرارم رابه تو تقدیم می کنم آقا
ای صدای تو شور در شهناز همه ی گوشه های یک آواز
بهترین ضربه های تارم را به تو تقدیم می کنم آقا
همه گفتند جمعه می آیی هیچکس از خودت نپرسیده
دل تنگی که جمعه دارم را به تو تقدیم می کنم آقا
سیزده قرن کاش قبل از این من تو را توی کوچه میدیدم
سیزده قرن انتظارم را به تو تقدیم می کنم آقا
دلت از دست ما پر از درد است کاملا از نبودنت پیداست
بیت آخر بدون قافیه شد چه بگویم ...ظهور کن ...آقا
(می دونم آقای حاجی پور هر جمعه یه شاهکار دارن اما دوست داشتم این شعر قشنگ رو شما هم بخونین)
به هر دری زده ام تا ببینمت گاهی
طلب نمی کنی آقا خودت نمی خواهی
تو دور دوری از اینجا منم که درگیرم
سه8رنگ طلایی زدم به این ماهی
_چه ام(ماهیچه ام)که وقتی تونستم بیام به دیدنتون
اگر نبینمت آقا میرم تو گمراهی
اگر طلب بکنی آسمان و آب یکیست
چه فرق میکند این کفترست یا ماهی؟
زدم به سیم میانبر که زودتر بپرم
شبیه پلک زدن در زمان کوتاهی
###
بلیط رفت به مشهد تمام شد دیگر
طلب نمی کنی آقا خودت نمی خواهی
"اگه طلبیده شدین مارو یادتون نره"
پس از آفرينش آدم، خدا گفت به او: نازنينم آدم....
باتو دارم رازى...! اندکى پيشتر آى...
آدم آرام و نجيب آمد پيش آمد...
...زير چشمى به خدا مينگريست...
ادامه مطلب...
صفحه قبل 1 صفحه بعد