انقلاب نئولتیک و دستیابی انسان به توانمندی تولید محصول چه از طریق دامداری و چه از طریق کشاورزی نیاز به مدیریت و برنامهریزی را به شکل فزایندهای محسوس نمود.
بسیاری اعتقاد دارند که انسان فقط موجودی اجتماعی است در حالیکه انسان از کودکی نشان میدهد که موجودی اجتماعی و اقتصادی است و وقتی شخصیتش شکل میگیرد، سیاسی و فرهنگی هم میشود.
اعتقاد نگارنده بر این است که کلمات و واژههایی مانند مدیریت نامطلوب ، مدیریت نامناسب ، سوء مدیریت و ... واژههای صحیحی نمیتواند باشد چرا که مدیریت در معنای واقعی خود مدیریت است و این پدیده که سهمی مهم برای تغییر جهان در هزاره سوم دارد کلمهای واضح و خالص است و هیچ پیشوند و یا پسوندی نمیتواند آنرا منفی و یا مثبتتر نماید.
زیرا این واژه خود تکمیل کننده بسیار از رشتههای علمی از جمله مدیریت استراتژیک، مدیریت بازرگانی، مدیریت منابع و ... میباشد.
تقسیمبندی مدیریت در مسیر مراتب عالی است و نمیتوان آن را در جهت روشهای منفی طبقهبندی کرد. بنابراین شایسته است مدیریت در دنیا را در وسط یک هرم فرضی قرار داده و زوایای این هرم را مدیریت اندیشهها، مدیریت آیندهها و مدیریت نوآوری بدانیم.
مدیریت اندیشهها شامل جمعآوری، اصلاح و بسط اندیشههای مدیریتی توسعه گرا میباشد، مدیریت انگیزه ها درحوزه دانش و مهارت و قابلیت بحث میکند .
مدیریت نوآوری موضوعاتی مانند مدیریت بهرهوری،مدیریت منابع، مدیریت تولید، اجرا، نظارت و ارزشیابی را در خود دارد.
آنچه غیر از این هرم و زوایای آن عمل شود ،مدیریت نیست و فقط جای حرف دال با حرف رتعویض گردیده و تبدیل به مریدیت میگردد.
فرد میتواند مرید مرئوس خود ، مرید هوای نفس، مرید تفکرات غلط، مدیر سهامداران سازمان یا مرید مشتری و مرید... گردد و عملکرد خود را در فضای مریدیت ببرد. اما مدیریت در بتن خود قداست واعتبار علمی دارد وعملکرد در این فضا تما ما" ارزشمند میباشد.
عملکرد مدیر و مرید تفاوتهایی دارد که دراین یادداشت به آن میپردازیم.
- مرید همواره به دنبال عوامل مقصر است حال آنکه مدیر به دنبال عناصر موثر است.
- مرید مصلحتگرا است و مدیر حقیقتگراست.
- مرید اهل تجلیل است و مدیر اهل تحلیل است.
- مرید به آموزش گیرندگان توصیه میکند بخوان و بنویس مدیر توصیه میکند خوب گوش کن و به زیبایی حرف بزن.
- مرید همواره توضیح میدهد مدیر استدلال میکند.
- مرید دیکته میکند مدیر انشاء میگوید.
- مرید اهل شایستهسواری است مدیر اهل شایسته سالاری است.
- مرید به دنبال پول، تجهیزات و نیروی انسانی برای پیشرفت است مدیر به دنبال دانش و مهارت و نوآوری است.
- مرید اهل وظیفه شناسی است و مدیر اهل احساس مسئولیت است.
- مرید تعصب بیجا دارد مدیر منطق به جا دارد.
- مرید اهل اتهام است و مدیر اهل اتحاد است.
- مرید آموزش را دوست دارد و مدیر پرورش را میپسندد.
- مرید اهل تحمیل است و مدیر اهل تدبیر است.
- مرید از فرد میترسد مدیر از قانون می ترسد.
- مرید به دنبال استمداد است و مدیر به دنبال استعداد است.
- مرید اعتبار را دوست دارد و مدیر اعتقاد را دوست دارد.
- مرید با انتقام آرام میگیرد و مدیر با انتقاد یاد میگیرد.
- مرید اهل بحران است مدیر به دنبال جبران است.
- مرید همواره به دنبال برائت است و مدیر بدنبال برآیند است.
- مرید در انتظار برکت است و مدیر آغاز کننده حرکت است.
- مرید درون گراست و مدیر برونگر است.
- مرید بیکار است مدیر بیدار است.
- مرید اهل پردهدری است و مدیر اهل بهرهوری است.
- مرید به دنبال سکوی پرتاب است و مدیر دارای عشق پرواز است.
- مرید پشیمان است و مدیر پشتیبان است.
- مدیر اهل پوشش خطاهاست مدیر اهل کوشش جلوگیری از اشتباهات است.
- مرید بدنبال پیشگویست مدیر پیشرو است.
- مرید تأیید میکند مدیر تأثیر میکند.
- مرید اهل تکثیر است مدیر اهل تدوین است.
- مرید اهل تجزیه است مدیر اهل تجربه است.
- مرید ترتیب را دوست دارد مدیر ترکیب را دوست دارد.
- مرید اهل تصور است مدیر اهل تحول است.
- مرید اهل تظاهر است و مدیر دارای تعادل است.
- مرید به دنبال تخمین است و مدیر دارای تضمین است.
- مرید تشویش دارد مدیر قابلیت تشویق دارد.
- مرید مسائل را تعبیر میکند مدیر پدیدهها را تفسیر میکند.
- مرید اهل تقابل است و مدیر اهل تفاهم است.
- مرید عاشق تحریم است و مدیر به دنبال تکریم است.
- مرید تمجید میکند و مدیر پروژهها را تمرین میکند.
- سهم مرید حسرت است و سهم مدیر ثروت است.
- مرید توصیهگراست مدیر توسعه گراست.
- مرید نیازمند حمایت است مدیراهل جسارت است.
- مرید حسابرس است مدیر حسابگر است.
- مرید دست بوس است مدیر در دسترس است.
- مرید اهل درآمد است مدیراهل درآیت است.
- مرید دور (در اینجا منظور از دور، چرخش و دایره است) اندیش است مدیر دور (در اینجا منظور از دور، افق است) اندیش است.
- مرید دهان بین است مدیر جهان بین است.
- مرید اهل رابطه است مدیراهل ضابطه است.
- مرید رفیق است مدیر دقیق است.
- مرید اهل سازگاری است مدیر اهل سازندگی است.
- مرید سخنران است مدیر سخندان است.
- مرید سربار است مدیر سرباز است.
- مرید اهل شفاعت است مدیر دارای شجاعت است.
- مرید اهل شهوت است مدیر دارای شهرت است.
- مرید عاشق است مدیر عاقل است.
- مرید عامل است مدیر عالم است.
- مرید غایب است مدیر بر مشکلات غالب است.
- مرید اهل غیبت است مدیر دارای قیمت است.
- مرید کارگزار است مدیر کارگشا است.
- مرید کاسب است مدیر کاشف است.
- مرید دچار فرسایش است و مدیر توانمند در گشایش است.
- مرید متخلص است و مدیر متخصص است.
- مرید متحجر است و مدیر متحرک است.
- مرید متعلق است و مدیر متعلم است.
- مرید متغیر است و مدیر متفکر است.
- مرید متقابل است و مدیر متمرکز است.
- مرید متناوب است و مدیر متوازن است.
- مرید متوقع است و مدیر متواضع است.
- مرید متوسل است و مدیر متوکل است.
- مرید اهل مطالبه است مدیر اهل مطالعه است.
- مرید مغلوب است مدیر مقبول است.
- مرید ناقل است مدیر ناطق است.
- مرید هنرپیشه است مدیر هنرمند است.
- مرید اهل یادگاری است مرید اهل یادگیری است.
- مرید آرایش را دوست دارد مدیر آرامش را دوست دارد.
- مرید اهل تمکن است و مدیر اهل تمدن است.
- مرید افراد را بکار اجبار میکند مدیر به افراد در کار الهم می بخشد.
- مرید وابسته به قدرت است ومدیر وابسته به حسن نیت است.
- مرید می گوید من مدیر می گوید ما.
- مرید خطا کار را افشا می کند مدیر روش اشتباه را نشان می دهد.
- مرید می گوید کار باید انجام شود مدیر می داند کار را چگونه انجام دهد.
- مرید توقع احترام دارد مدیر احترام را برمی انگیزاند
متأسفانه مرید فکر میکند موفقیت یعنی رسیدن به هدف اما مدیر اعتقاد دارد موفقیت یعنی رسیدن به نتیجه دلخواه.
نویسنده : دکتر جمشید تقسیمی
نظرات شما عزیزان:
مطالبتون که زحمتشو میکشین بعضیاشون واقعا قشنگو تقریبا مباحثه بروزه
راستش من تیتر وار میخونم اکثره اوقات
بنظرم اگه یکم بصورته خلاصه تر درمیومد عالی تر میشد
البته این نظره شخصیه منه که میتونه درستم نباشه
بهرحال ممنون