دو خلبان نابینا که هر دو عینکهای تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند، در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت میکرد.
زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند.......
خب بچه ها دیگه بخوایم نخوایم داریم به ایام امتحانات به سرعت نزدیک میشیم
بالاخره این شتریه که در خونه هرکسی میخوابه....
پس نباید انقدر آسمونو به زمین بدوزیم که این ایامو به قیمت تموم شدن جونمون تموم کنیم!!!
بجاش بیاید باهم یکم شاد باشیم تا سختیه امتحانا بمون کمتر نفوذ کنه!!
اگه موافقین بفرمایین ادامه مطلب....
من که میگم ما مردها خیلی بیچاره ایم!!!
آخخخخخخخخی...
از هر لحاظی که فک کنی اصلا کلی دل آدم میسوزه!!!
میگی نه برو ادامه مطلب ببین همینجوری هست یا نه...
سلام
از جایی شنیده بودم که تنها یک مادر می تواند هم دانشمند هم فیلسوف هم مخترع هم مکتشف و هم شاعر باشد.
یک مادر به راحتی می تواند مخفی ترین غصه هارا از نگاه فرزندش بخواند. می تواند با بدترین مواد اولیه خوش مزه ترین غذای دنیا را درست کند. با ساده ترین جملات احمقانه ترین اشتباهات فرزندش را برای بزرگ ترین فلاسفه توجیه کند و بهترین شعرهای دنیا را می توان از چشم های نگران مادر خواند.
اما طی چند روز اخیر متوجه شدم که بهترین مهندسین صنایع هم همان مادران هستند که به طور کاملا نا خواسته به تمام فنون و تکنیک های این رشته آشنایی دارند......
تقدیم به همه بچه های گل مهندسی صنایع
نمیدونم تا چه حدی به بازار خودرو احاطه دارین!
ولی حتما کمو بیش شنیدید که پراید چقد پرمخاطبو اخیرا چقد گرون شده...
جالبیش اینه مرزه بیست میلیونم شکونده تو بازار داره کورس به کورس میشه با BMW که ازونم جلو بیفته
اگه دوسدارین با انواع پراید آشنابشینو ببینید چقد باوقاره بیاین ادامه مطلب تاببینین چخبببرا ونامه هایی براتون گذاشتم.
اووووووووم
بچها دم دمای عیده و اکثرا تو بحبوحه تدارک استقبال عیدو خریدو خونه تکونیه عیدن ! مگه نه
جاداره همینجا به تمامی خانمای محترم خسته نباشید بگم که با زحمتاشون پاکیزگیو همراه با بهار به ارمغان میارن.
و برای تمامی آقایونم آرزوی صبر و تسلی دل میکنم که انقد خونودل خوردنو میخورن که این چنروزم به خوبیو خوشی بیادو بره !!
درادامه توجهتونو به چنتا کاریکاتوره باحال تو این زمینه جلب میکنم...
یک جو صد در صد رسمی و دوئل مانند رو در نظر بگیرید.
یک مهمونی شیک و خانوادگی تشکیل شده از دو خاندان بزرگ که تمام افراد حاضر در اون به حالت گارد گرفته وبا لبخندی وحشتناک آماده ی کوچک ترین حرکت رقیب برای شروع دوئل هستند.
از شانس بد شما بزرگ خاندان حریف،پیر مردی تحصیل کرده،نکته سنج،استاد دانشگاه(بی خود ترینش)و فوق العاده ترسناک است...
هر روز از ابتداش لبخند بزن
اخمو تر از این نباش لبخند بزن
حالا به بهانه ی قشنگ یک عکس
با چشمک این فلاش لبخند بزن
(سلام مرسی که به جشن اومدین ،شرمنده پست تکراری میذارم اما خیلی ها گفتن شعر جشنو می خوان)
فقط ببخشید یکم دیر شد
دوستان گلم برای این که تو مترو و اتوبوس های شهری حوصلتون سر نره از این خلاقیت ها به خرج بدید
برای دیدن این خلاقیت برید به :
تئوری صف...
سی و پنجمین
سالگرد پیروزی
انقلاب اسلامی
مبببببببببببارک
جهت دریافت فایل صوتیclick here
سلام به تمام دوستانی که با نظراتشون به ما دلگرمی میدن.چون دیدم با تصاویر بیش تر ارتباط برقرار می کنید بر آن شدم تا مجموعه ای از تصاویر با موضوع داغ روز براتون آماده کنم.
سه پاکت نامه
آقاي اسميت به تازگي مديرعامل يك شركت بزرگ شده بود. مديرعامل قبلي يك جلسه خصوصي با او ترتيب داد و در آن جلسه سه پاكت نامه دربسته كه شماره هاي 1 و 2 و 3 روي آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: «هر وقت با مشكلي مواجه شدي كه نمي توانستي آن را حل كني، يكي از اين پاكت ها را به ترتيب شماره باز كن.»
بهترین کار این است که ﺟﻠﻮﯼ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺩﺭﺍﺯ بکشی تخمه بخوری ﻭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻩ کنی
ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ.
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺁﺑﺠﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺧﺎﻥ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺳﺮﻡ ﻫﻮﺍﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪﮐﻪ )): ﺍﯼ ﻋﺰﺏ! ﻧﺎﻗﺺ! ﺑﺪﺑﺨﺖ ! ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ! ﺑﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ! ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮ .((ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ، ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺪﺭﮎ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺍت چیست ؟؟......
پله های ترقی واسه یه سریا اینجوریه واسه یه سریا اونجوری …
پله ترقی شما چه جوریه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برخی دانشجویان که یک ترم را با اندک زحمتی به اتمام می رسانند تا با امتحانات پایان ترم دست و پنجه نرم کنند، بیشتر اوقات با این امید در جلسه امتحان حاضر می شوند تا با نوشتن عریضه ای و با کمک گرفتن از کلماتی شاید عاطفی و تاثر برانگیز و حتی خودمانی برای گرفتن تنها یک نمره 10 دل استاد را به دست آورند
برای مشاهده عکس ها به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
مـرد مـسـنـی بـه هـمـراه پـسـر 25 سـالـه اش در قـطـار نـشـسـتـه بـود. در حـالی کـه مـسـافـران در صـنـدلـیـهـای خـود نـشـسـتـه بـودنـد، قـطـار شـروع بـه حـرکـت کـرد.بـه مـحـض شـروع حـرکـت قـطـار ، پـسـر 25 سـالـه کـه کـنـار پـنـجـره نـشـسـتـه بـود پـر از شـور و هـیـجـان شـد. دسـتـش را از پـنـجـره بـیـرون بـرد و .........
متلب تنذ برای رفع خصطگی ناشی عذ امطهان دوثطان
ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش خدا گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه؟ ما يک عده ايرونی توی بهشت داريم که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آديداس درخواست ميکنن. هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نميرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد!
استاد باحال و سوتی بد موقع دخترها
یه استاد دانشگاهی بود هر سری میومد سر کلاس به دختر خانمها تیکه می انداخت.یه روز دخترا تصمیم گرفتن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون...
قضیه به گوش استاد رسید
(میدونید که توسط عده ای از آقاپسرهای جان بر کف!!!!!!)
جلسه بعد استاد کمی دیر اومد سر کلاس و برای توجیه دیر امدنش گفت:از انقلاب داشتم میومدم دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده تعجب کردم رفتم جلو پرسیدم چی شده؟دخترا گفتند:با کارت دانشجویی شوهر میدن!!!
دختر خانم ها پا شدند که برن بیرون استاد گفت کجا میرید؟وقتش تموم شد تا ساعت 10 بود!تمام کلاس رفت رو هوا!!!!!!!!!!!
*مورچه هر روز صبح زود سر کار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کرد*با خوشحالی به میزان زیادی تولید می کرد*
*رئیسش که یک شیر بود، ازاینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود*
*بنابر این بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد*
*اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود*
*او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت*
سلام بچه ها اگهاگهاگه اگه اگه اگه...
برید ادامه مطلب تا همه چیز رو فراموش کنید وبرای مدت کمی هم که شده کلی بخندید...
تست هوش ۱ میلیون دلاری
شخصی در یک تست هوش در دانشگاه که جایزه یک میلیون دلاری براش تعیین شده بود شرکت کرد ، سوالات این مسابقه به شرح زیر میباشد
لطفا برای دیدن سوالات به ادامه مطالب تشریف ببرید
در يک دزدیِ بانک در، گانک ژو چين ، دزد فرياد کشيد:
همه شما که در بانک هستید ، حرکتی احمقانه نکنيد، زیرا پول مال دولت است ولی زندگی به شما تعلق دارد همه در بانک به آرامی روی زمين دراز کشيدند.
اين «شيوه تغيير تفکر» نام دارد، تغيير شيوه معمولی فکر کردن...............
بخش اول:
توی قرچک که رسیدی / میبینی چندتایی میدون / وقتی از اونا گذشتی / میرسی به یک بیابون /
به یه دانشگاه داغون .........
کاریکاتور/دانشجو و ایام امتحانات
بچه ها نظر یادتون نره!!
روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد..
يكي از آنها سريع كفش ورزشي اش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.
ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.
مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. كافيست از تو سريعتر بدوم...
و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت !
--دو قطره آب اگر در کنار هم قرار بگیرند چه میکنند ؟
--اگر چند سنگ به هم نزدیک شوند چه میشود ؟
برای بدست آوردن جواب سوالای بالا لینک زیر را دانلود کنید
تا متوجه بشید اگر مثل سنگ باشید تو کاراتون موفقترین یا
اگر مثل آب باشین . لطفا نظراتتون رو برام بزارید تاببینیم که
کدومشون شما رو بیشتر جذب کرده مثل سنگ یا مثل آب
بودن
لینک دانلود danlowd
در پايان مصاحبه شغلي براي استخدام در شركتي، مدير منابع انساني شركت از مهندس جوان صفر كيلومتر ام آي تي پرسيد: « براي شروع كار، حقوق مورد انتظار شما چيست؟»
مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اينكه چه مزايايي داده شود.»
مدير منابع انساني گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطيلي، 14 روز تعطيلي با حقوق، بيمه كامل درماني و حقوق بازنشستگي ويژه و خودروي شيك و مدل بالا چيست؟»
مهندس جوان از جا پريد و با تعجب پرسيد: شوخي ميكنيد؟
مدير منابع انساني گفت: «بله، اما يادت باشه اول تو شروع كردي.
پاسخهای جالب این دانش اموز باعث شد تا نمره صفر نگیرد. سوال ها و جوابها رو بخونید خیلی جالبه
.
.
.
1. این بستگى دارد به ...
یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!
2. این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد.
یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!
3. نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است.
یعنى: دستگاه کار مى کند و این براى ما تعجب انگیز است!
4. کاملا انجام شده!
یعنى: راجع به ۱۰ درصد کار تنها برنامه ریزى شده !
5. ما تصحیحاتى روى سیستم انجام دادیم تا آن را ارتقا دهیم.
یعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ایم!
....
طنز زیر نمونه ای است از انتخاب بهترین روش ممکن برای حل یک مسئله
که یک مهندس صنایع باهوش و زیرک باد مد نظر داشته باشه
فردی در هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى ، از روان پزشک پرسید شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند.
فرد گفت: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد... و به فرد گفت : شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟
نتیجه گیری :
1. راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست.
2. در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود . در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی.
3. همه راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه نیست.